کپی رایت 95-97 حامی دادگستر ساعد.
تمامی حقوق محفوظ است.

9:00 - 18:00

ساعات کاری : شنبه تا چهارشنبه

26712426

تماس برای مشاوره رایگان

Generic selectors
Exact matches only
Search in title
Search in content
Post Type Selectors
فهرست
 

انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است

خانه > دعاوی حقوقی  > انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است

انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است

انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است | حکم اعلامی | حکم تاسیسی | حکم قطعی | حکم نهایی | حکم غیر نهایی | حکم حضوری | حکم غیابی | انواع حکم دادگاه ها

انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است

انواع حکم دادگاه ها کدام است؟

حکم اعلامی و تاسیسی :

حکم اعلامی حکمی است که وضعیت حقوقی جدیدی ایجاد نمیکند ، بلکه وضعیتی که در گذشته وجود داشته به موجب آن احراز و اعلام می گردد مانند حکم محکومیت خوانده به پرداخت دین و اما حکم تاسیسی حکمی است که با صدور آن وضعیت حقوقی جدیدی به وجود می آید مانند حکم ورشکستگی تاجر.

 

 

انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است ، انواع احکام قضایی 

حکم حضوری و غیابی :

به موجب ماده ۳۰۳ آیین دادرسی مدنی حکم دادگاه حضوری است مگر اینکه خوانده یا وکیل یا قایم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و به طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.

 

تفاوت رای و حکم

باید توجه داشت که دادگاه در صورتی میتواند نسبت به رسیدگی و صدور حکم غیابی اقدام نماید که ابلاغ به طور صحیح یعنی واقعی یا قانونی صورت گرفته باشدچرا که اگر ابلاغ به طور صحیح انجام نشده باشد تشکیل جلسه ی دادرسی و صدور رای ممنوع خواهد بود و اگر رای بدین شکل صادر شده باشد قابل فسخ و نقض خواهد بود . رای تقسیم میشود به حکم و قرار که هر کدام احکام جداگانه دارند.

در عین حال عدم حضور خوانده و یا عدم دفاع مانع صدور رای به نفع خواهان نیست چون که برای اینکه خوانده غایب محکوم شود کافی است دادخواست شرایط قانونی را داشته باشد و دعوا مسموع باشد و دعوا با توجه به دلایل و مستندات وارد باشد.

 

 

انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است؟

 

در صورتی که خواندگان متعدد باشند و یکی از آنها دست کم در یک جلسه دادگاه حاضر شده و یا لایحه تقدیم نموده و یا دادخواست به او ابلاغ واقعی شده باشد اما خواندگان دیگر چنین وضعی نداشته باشند در این صورت دادگاه به دعوای مطروحه نسبت تمامی خواندگان رسیدگی می کند و وضعیت هر یک از خواندگان جداگانه مورد بررسی قرار گرفته و با در نظر گرفتن معیار حکم غیابی حکم صادره نسبت به هر یک تشخیص داده می شود .بنابر این حکم صادره علیه خوانده یا خواندگانی که حاضر نشده باشند و یا لایحه تقدیم ننموده باشند و دادخواست به او ابلاغ واقعی نشده باشد غیابی و نسبت به خواندگان یا خوانده دیگر حضوری شمرده می شود.

حکم قطعی و غیرقطعی  ، انواع احکام قضایی 

حکم قطعی حکمی است که قابل واخواهی و تجدیدنظر نمی باشد. تمام احکام حضوری صادره از دادگاه تجدیدنظر استان نیز قطعی است. در مورد آرای شورای حل اختلاف چنانچه حکم در اصل قابل دادخواهی و یا تجدیدنظر بوده و در مهلت نسبت به آن شکایت نشده باشد قطعی می شوند.احکام قطعی لازم الاجرا می باشد.حکم زمانی قطعی محسوب میشود که یا از آن تجدیدنظر خواهی نشده باشد یا اگر قابل تجدید نظر خواهی باشد.

 

شرایط صدور حکم قطعی ، اعتبار حکم قطعی ، انواع احکام قضایی 

منظور از اعتبار حکم قطعی حکمی که قابل اجرا میباشد و دیگر قابل اعتراض نیست .حکم قطعی حکمی است که از طرق عادی یعنی با واخواهی و تجدید نظر خواهی قابل شکایت نباشد .
بدین معنا که یا از اول قابل شکایت نبوده یا مانند حکم حضوری در دعوای مالی به خواسته سه میلیون ریال زیرا دعوای مالی هنگامی قابل تجدیدنظر است که بیش از سه میلیون ریال باشد.

 

یا اینکه حکم قابل شکایت بوده و از آن شکایت شده و قطعی شده باشد مانند حکم غیابی که از دادگاه تجدید نظر صادر و پس از آن واخواهی شده است یا اینکه قابل شکایت بوده و در مهلت مقرر از آن شکایت نشده باشد ماده ۳۶۴ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می دارد در مواردی که رای دادگاه تجدید نظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد و خوانده یا وکیل او در هیچ یک از مراحل دادرسی حاضر نبوده و لایحه دفاعی و یا اعتراضی هم نداده باشند رای دادگاه تجدید نظر ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ واقعی به محکوم علیه یا وکیل بود قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدید نظر میباشد رای صادره قطعی است.

 

مهلت واخواهی از احکام غیابی ، انواع احکام قضایی 

ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی می‌گوید مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشور اند ۲۰ روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دو ماه از تاریخ ابلاغ واقعی خواهد بود مگر این که معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به واقع خواهی در این مهلت به دلیل عذر موجه بوده است .

به موجب ماده ۳۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی مهلت درخواست تجدید نظر اصحاب دعوا برای اشخاص مقیم ایران ۲۰ روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ یا انقضای مدت واخواهی است .

حکم قطعی در دو امر موثر است: یک) احکام اصول زمانی قابل اجرا هستند که قطعی شده باشند.

برتر ماده ۱ اجرای احکام مدنی هیچ حکمی از دادگاه های دادگستری به موقع اجرا گذارده نمی‌شود مگر اینکه قطعی شده یا قرار اجرای موقت آن در مواردی که قانون معین می‌کند صادر شده باشد احکام در تصرف و توقف از حکم ماده یک قانون اجرای احکام مدنی استثنا می‌باشد من قبل از قطعیت قابل اجرا هستند ماده ۲۲ قانون احکام دادگاههای دادگستری وقتی به موقع اجرا گذارده می شود که به حکم به محکوم علیه یا وکیل یا قائم مقام قانونی او ابلاغ شده و محکوم علیه یا نماینده و یا قائم مقام قانونی او این تقاضا را از دادگاه به نماید.

 

انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است | شرایط صدور حکم قطعی

 

زمانی با به عهده دادرسی باز می‌شود که حکم قطعی شده باشد پس اگر حکمی بتواند هم مورد تجدیدنظر قرار گیرد و هم در آنجاها تعادل دادرسی وجود داشته باشد در این فرض اعاده دادرسی ممکن نیست که این که حکم هنوز قطعی نشده است به بیان دیگر هنگامی طرقبه شکایت نسبت به آنها را ممکن است که قطعی شده باشند نسبت به احکامی که قطعیت یافته ممکن است به جهات زیر درخواست اعاده دادرسی شود این نص ماده ۴۲۶ است.

 

چه زمانی حکم قطعی می شود ، تفاوت حکم نهایی و قطعی

پس از تجدید نظر خواهی حکم قطعی صادر میشود. حکم زمانی نهایی محسوب میشود که باب فرجام خواهی به آن بسته است. یعنی قاضی بعد از صدور این حکم فراغ میابد.حکم زمانی قطعی است که یا نسبت به آن واخواهی یا تجدیدنظر خواهی نشده باشد.

 

 

یا زمانی است ک نسبت به آن اعتراض شده و از مرجع تجدید نظر رای صادر بشه که این رای قطعی است.حکم زمانی نهایی میشه که تو دیوان عیر قابل اعتراص باشه یا اعتراض بشه و تو دیوان عالی ابرام(تایید)بشه چون دیگه قابل فرجام خواهی نیست میگویند که حکم ‌نهایی شده است.

 

حکم نهایی و غیر نهایی ، انواع احکام قضایی 

حکم نهایی حکمی است که قابل فرجام خواهی نباشد در موارد استثنایی حکم در صورتی اجرا می شود که نهایی باشد مانند ماده ۲۲ قانون ثبت. 

 

شرایط صدور حکم نهایی چیست ، انواع احکام قضایی 

حکم نهایی حکمی است که قابل رسیدگی فرجامی نیست بدین معنا که از ابتدا قابل فرجام خواهی نبوده و یا قابل فرجام خواهی بوده لیکن در مهلت قانونی از آن فرجام خواهی نشده است و یا اینکه قابل فرجام بوده و در مهلت از آن فرجام خواهی شده و در دیوان عالی کشور ابراز گردیده است.

 

 

تبصره ماده ۲۲ قانون ثبت مقرر می دارد حکم نهایی عبارت از حکمی است که به واسطه طی مراحل قانونی و یا به واسطه انقضای مدت اعتراض و استیناف و تمیز دعوایی که حکم آن موضوع صادر شده از دعاوی مختومه محسوب می‌شود.

ماده ۳۳ حمایت خانواده مقرر میدارد مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رای فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است هرگاه حاکم طلاق از سوی زوج به دفتر رسمی ازدواج و طلاق تسلیم شود و در صورتی که زوج ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ مراتب در دفترخانه حاضر نشود.

 

در صورت سوال  در مورد  احکام  قضایی  با ما در تماس باشید.

 

سردفتر به زوجین ابلاغ می‌کند برای اجرای صیغه طلاق با و ثبت آن در دفترخانه حاضر شود در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام نظر از سوی وی با امتناع او از اجرای صیغه طلاق جاری و ثبت می‌شود و مراتب به زوج ابلاغ می گردد در صورت اعلام از سوی زوج یک نوبت دیگر به ترتیب مذکور از طرف این دعوت به عمل می آید.

چند مثال برای احکام نهایی :

احکام مالی حضوری دادگاه بعدی در دعاوی به خواسته ۳ میلیون ریال قطعی و نهایی است.
احکام مالی حضوری دادگاه تجدید نظر قطعی و نهایی است .
حکم در دعوای طلاق اگر حضوری باشد و از دادگاه تجدید نظر صادر شده باشد قطعی و غیر نهایی است.
احکام غیابی دادگاه تجدید نظر در دعوای تصرف عدوانی غیر قطعی و نهایی است

 

حکم لازم الاجرا و غیر لازم الاجرا:

حکم لازم الاجرا حکمی است که چنانچه محکوم علیه به مفاد آن عمل نکند مامورین اجرا ی احکام دادگستری به درخواست محکوم له با به کار گیری قوه قهریه مفاد آن را به محکوم علیه تحمیل میکنند.

 

در صورت سوال در مورد مطلب ، انواع احکام قضایی در دادگاه های حقوقی چگونه است ، یا نیاز به وکیل حقوقی با موسسه حقوقی حامی دادگستر ساعد در تماس باشید.

1دیدگاه

  • گودرز ارونه
    پاسخ آگوست 13, 2019 در 7:47 ب.ظ

    سلام. از شهریور۹۰ تاکنون سرایدار یک ساختمانم که مسول شارژها وهزینه هایشان تا تیر۹۷ خود مالکین بودند وهرسال هم حسابرسی کردند هم صحت کل صورتحسابهایشان تایید کردند و از تیر۹۷ هیات مدیره ومسول امور مالی جدیدی انتخاب کردند که انهاهم بارها اول حسابرسی وطی چند صورتجلسه کل اسناد مجتمع را تایید کردند و مطالبات من هم خود مالکین وهم هیات مدیره قبلی وهم فعلی کتبا گواهی وتایید وامضا کردند اما پس از دو ماه هیات مدیره فعلی که کتبا هم تعهد سپرده که بدهیهای قبلی راهم بپردازد ، شروع به تهدید کردنم کردند وگفتند یا طلبت را باید ببخشی و قراردادهایت هم نادیده بگیری و…یا چون فلان شخص که عضوهیات مدیره هست و طرف قرارداد با دادگاهست و دوربین مداربسته انجارا نصب کرده تهمت جعل میزند.عده زیادی از مالکان هم به تهدیدهایشان اعتراض کردند هم کتبا تهدیدهایشان را شهادت دادند و گواهی نوشته وامضاکردند .از مرداد۹۷ حتی حقوقم تا کنون مرداد۹۸ ندادند و به اعتراضهای خود مالکین هم اهمیت ندادند .اداره کار هم هیت تشخیص هم تجدید نظر حکم به نفع من داد و حکم تجدیدنظر قطعی اداره کار درحال اجراست اما اجرا نمیکنند .هیات مدیره هم اعتراض به حکم کرد و فرستاد دیوان عدالت که هنوز جوابی نیامده و هم در شورای حل اختلاف شکایتم کرد که مرا صندوقدار معرفی کند و گفت من قبول دارم بدهکارم اما زورم میاد بدهم .حالا که قصد گرفتن داری باید دوسال دنبالش بدوی .شورای حل اختلاف طبق ماده ۲ آیین دادرسی رد کرد .اما اعتراض کرده و دقیقا پرونده به همان دادگاهی رفت که عضوهیات مدیره از مرداد۹۷ میگوید بابت خدمات دوربین مداربسته ان دادکاه با فلان قاضی دوست و رفیق است و کاری میکند که اصل قرارداد ومدارکت بگذاری روی پرونده و این عضو هیات مدیره مدعیست اسناد را برمیدارد تا نتوانم شکایت جدید کنم.
    حالا گواهی حدود نیمی از مالکان دارم که گفته اند هیات مدیره اقداماتشان غیرقانونی است و تهدیدهایشان هم گواهی کرده و روی پرونده است.
    اما قاضی برای او پیشنهاد گرفتن وکیل تسخیری و پرداخت هزینه کارشناسی پس از پایان دادرسی داد و دادخواستش هم امضاکرد اما بمن که گفتم من صندوقدار نبودم و ۵۴۰ مدرک باامضای همه مالکین و چند گواهی مجدد درخصوص دروغ بودن ادعای شاکیان و گواهی صحت قراردادها و صورتجلسه هایی که شاکیان خودشان صحت عرایضم ومطالباتم را کتبا گواهی ومهر وامضاکرده اند را اصلا نادیده گرفت و چهار حکم محکومیت شاکی که دوبار در اداره کار و یکبار در انجمن اسانسورهای شهرستان و یکبار هم در شورای حل اختلاف رای به نفع من صادر شده را نادیده میگیرد .
    حالا شاکی میگوید وقتی درخواست کارشناسی داده عمدا سفارش کرده متن ان کامل برایت نخواندند و حجت قاطع بودن یا نبودن نظر کارشناس هم خودش میگوید عمدا حجت قاطع نوشته و چون برایت قرائت نشد امضا کردی تا نتوانی به حکم اعتراض کنی.لایحه و حدود ۳۰۰ تا مدرک دقیق با امضای مالکان بردم اما قاضی گفت دیگه نیاز نیست و تحویل نگرفت.
    میترسم حکمی بدهد و حکم قطعی مرا بشکند و مطالباتم را کمتر بنویسد .
    ایا راهی هست که به مرجع قانونی بالاتر در دادگاه دیگرحقوقی دادخواست بدهم و بگویم واقعا این شکایاتش بابت یک موضوع است که هم حکم صادر شده و هم دیوان عدالت هم قرارست حکم بدهد و هدف شاکی طبق ادعای خودش فقط اذیت کردن و طولانی کردن روند دادرسی است ، را به مرجعی قانونی مراجعه کنم و شکایت را واهی و دروغین بنامد چون ده پانزده گواهی طی یکسال گذشته توسط خود مالکان برایم امضاکرده اند که روی پرونده هست و دو گواهی هم بیست مالک امضاکردند که خودشان صندوقدار بودند و سپس تحویل هیات مدیره دادند و همه اسناد و مدارک و امضاها وقراردادها و…هم مجددا گواهی کردند و نوشتند هیات مدیره از روی لجبازی اقدامات غیرقانونی کرده و مانع هرصلح وسازشی شده و مانع پرداخت بدهیهایمان به سرایدار است و هرجا دادگاهی دیده اند بابت یک موضوع که اداره کار رسیدگی کرده بوده و دو حکم داده ، عمدا طرح شکایت کرده و علنی هم میگوید حقوق سرایدار هم نمیدهد و حکم هم اجرا نمیکند و بخاطر ادعایی که درخصوص طرف قرارداد با دادگاه بابت دوربینهای مداربسته بودن و هر تهدید دیگرش هم مالکان کتبا گواهی کردند.
    ایا راهی هست که جلوی شکایت واهی این نماینده کارفرما که لجباز است گرفته شود و حکمی قطعی صادر نشود و حقم پایمال نکند؟ وقتی همین موضوع دوبار در اداره کار و یکبار شورای حل اختلاف بررسی کرده و حکم دادند و بابت حکم قطعی تجدیدنظر اداره کارهم خودم وهم شاکی ، بدیوان عدالت هم اعتراض فرستادیم ، ایا میتوانم جلوی ادامه شکایتش در دادکاه حقوقی از طریق مراجع بالاتر قضایی شوم و بگویم یک موضوع را در چهار محکمه مطرح کرده و بارها محکوم شده اما قصد اذیت کردن و ندادن نصف طلبم دارد .
    لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید تا بدانم به کدام مراجع قضایی این وضعیت را گزارش کنم و دادخواست بدهم ؟
    به قاضی گفتم شما همه مالکان را دعوت بفرمایید تا فورا دروغهای شاکی رو شود اما سکوت کرد .لایحه ام هم تحویل نگرفت .ایا قاضی میتواند لایحه قبول نکند و اسناد و مدارکم را روی پرونده نگذارد ؟
    من فکر کردم شاید قاضی مدارکم را برای محکومیت شاکی کافی میداند اما خود شاکی میخندد میگوید کار او بوده و ادعا میکند هدفش اینست یک موردی از مطالباتت در حکم ننویسد و یا دیگه حق اعتراض به حکم تجدید نظر دادگاه حقوقی بهت نمیدهند یا ماهها باید بدوی تا حکم جدید از دیوان عدالت بگیری و بدون دریافت حقوق ماهانه سختی بکشی.
    لطفا کمکم بفرمایید تا به حقم برسم.
    سپاسگزارم

دیدگاه خود را بنویسید

Call Now Buttonتماس با ما