نکات مهم علت های طلاق

نکات مهم علت های طلاق

طبق آیات شریفه ی قرآن کریم طلاق جزء منفورترین اعمال است و حتی عرش عظیم خداوند متعال نیز با وقوع هر طلاق به لرزه درمی آید.

نکات مهم علت های طلاق : متاسفانه شاهدیم دادسراها و دادگاه های خانواده جزء پر رفت و آمدترین اماکن قضایی کشور هستند و بدتر از آن اینکه هرگاه به آمار دادگاه ها و دادسراهای خانواده رجوع میکنیم میبینیم آمار طلاق با سرعتی بیش از پیش بالا رفته است. به راستی چرا در کشوری با فرهنگ چند هزار ساله و دارای تعالیم آسمانی درباره ی ازدواج و خانواده باید کانون های گرم خانوادگی رو به خزان و سردی کشیده شود.

شما دوستان و همرامان عزیز اطلاع دارید که در بخش جرم شناسی مجله در هر شماره به بحث و بررسی کوتاه جرائم و مشکلات متفاوت مبپردازیم . در این شماره و چند شماره بعد به دنبال دلایل وقوع طلاق و مسائل مربوط به آن خواهیم بود . مصاحبه انجام شده با بازپرس ویژه دادسرای تهران آقای سعید اسماعیلی را با هم میخوانیم . امید اینکه همانند مصاحبه های قبلی مورد توجه و البته مفید واقع شود.

جناب بازپرس ، با تشکر از اینکه باز هم وقت گران مایه و ارزشمند خود را در اختیار ما قرار دادید ، مستحضر هستید که متاسفانه آمار طلاق نسبت به چند سال گذشته رشد فزاینده ای داشته است. به عقیده ی حضرت عالی دلیل این امر چیست و چگونه میتوانیم مانع آن شده یا آن را کاهش دهیم؟

 

نکات مهم علت های طلاق ، کاهش آمار طلاق

در بررسی اینکه چگونه آمار طلاق را کاهش دهیم ، لازم است مرحله ی قبل از طلاق یعنی ازدواج را مورد بررسی قرار دهیم . مسئله ی ازدواج بیشتر از یک موضوع اجتماعی است و از دید جامع شناسی باید بررسی شود . پس از انجام ازدواج مسائل قانونی ، شرعی و حقوقی آن مدنظر قرار گرفته و بررسی میگردد ؛ یعنی زمانی که تصمیم به ازدواج گرفتیم ،در ازدواج ۹۰ درصد موضوعات اجتماعی و ۱۰درصد مسائل قانونی است که چهارچوب و چگونگی ازدواج و زندگی را مشخص مینماید. به طور ساده تر میتوان گفت روابط زن و مرد یک رابطه ی عاطفی و معنوی است و جنبه ی قراردادی ندارد.

البته این را هم نمیتوان نادیده گرفت که اگر این روابط عاطفی و معنوی در سایه ای از ضوابط قرار بگیرد ، اصولی تر و صحیح تر خواهد بود.

برای ازدواج زن یا مرد هر دو به نحوی انتخاب کننده و به نحوی دیگر انتخاب شونده هستند و در فرهنگ های مختلف آداب و رسوم متفاوتی برای این امر وجود دارد . البته در ایران ما معمولا این آقایان هستند که به خواستگاری خانم ها میروند. به هر حال ، هر شخصی برای ازدواج شرایط مختلفی برای خود دارد و معمولا به دنبال شخصی میگردد که با داشتن بیشترین شرایط مورد نظر موجب آرامش و آسایش او شود. پس میتوانیم بگوییم ازدواج تکمیل یا تکامل خلقت انسانی است تا زن و مرد در کنار یکدیگر و با یکدیگر به آرامش و اطمینان قلبی برسند.

 

شرایط اجتماعی و فرهنگی افراد ،نکات مهم علت های طلاق

اما ، شخصی که شرایطی را برای خود مد نظر قرار میدهد ، باید اول خود را بررسی کند تا ببیند آیا از نظر اجتماعی و فرهنگی تناسبی با آن شرایط دارد و آیا با تمام توانایی های خود در حد شرایطی که در نظر گرفته هست یا نه؟

پس اگر در امر ازدواج اول خود را نگاه کنیم و پس از بررسی و تحقیق شخصیت خود به دنبال شخصی برای ازدواج بگردیم که با شرایط شخصی ، موقعیت اجتماعی ، شغل ، خانواده ، فرهنگ و مسائلی که مربوط به خودمان میشود هماهنگی و تطابق داشته باشد ، میتوانیم بگوییم سعی خود را نموده ایم تا در یک انتخاب صحیح در کنار شخصی قرار بگیریم که میتواند به ما آرامش و آسایش بدهد.

در بالا از کنار هم زندگی کردن و با هم زندگی کردن گفتیم ، اگر به زندگی های مختلف در جامعه نگاه کینم میبینیم بعضی افراد فقط در کنار هم زندگی میکنند و روزگار میگذرانند ولی بعضی دیگر با هم زندگی میکنند یعنی از نظر روحی و عاطفی زن و شوهر به هم وابستگی بیشتری دارند .

صمیمیت بیشتری بین آنها وجود دارد و این وابستگی آسایش و آرامش بیشتری به آنها میدهد و این ها زوج هایی هستند که به واقع درست انتخاب کرده اند و درست انتخاب شده اند و به فلسفه ی ازدواج که تکامل انسان بوده است رسیده اند و طلاق برای این نوع ازدواج هیچ معنایی ندارد و لیکن در گروه اول یعنی کسانی که فقط در کنار یکدیگر زندگی میکنند ، رابطه زوجیت آنها بسیار ترد و شکننده است و با هر تنشی حرف از جدایی و طلاق پیش می آید و با تکرار این کلمه ذهنیت قوی تری در انجام طلاق بوجود می آید و میبینیم که دادگاه های خانواده پر از افرادی است که بیش از نیمی از آنها دلایل قانع کننده ای برای طلاق ندارند و بزرگترین دلیل که عنوان میکنند عدم تفاهم است.

 

تفاهم ،نکات مهم علت های طلاق

اگر تفاهم را معنی کنیم به درک متقابل میرسیم که این درک متقابل نشات گرفته از شخصیت ، فرهنگ ، موقعیت اجتماعی و خصایص اخلاقی زوجین قبل از ازدواج است . بنابراین ، این افراد کسانی هستند که سعی کرده اند در مسیر زندگی خصایص ذاتی و اخلاقی خود که مطمئنا غیر قابل تغییر است را عوض نموده و شخص دیگری شوند تا بتوانند با شخصی که انتخاب کرده اند زندگی کنند.

انسان ها دارای دو نوع خصایص اخلاقی هستند ؛ یک سری از خصایص اخلاقی آنها و یک سری اکتسابی است . ما میتوانیم خصایص اکتسابی که به مرور به آنها عادت میکنیم را به مرور تغییر دهیم ، مثلا سیگار کشیدن ، زیاد تلویزیون نگاه کردن ، تند رانندگی کردن ، بلند صحبت کردن و امثالهم ؛ ولی خصایص اخلاقی ذاتی خود را نمیتوانیم تغییر بدهیم ، بلکه به گفته ی روانشناسان فقط میتوانیم آنها را تعدیل کنیم .

 

 خصوصیت اخلاقی،نکات مهم علت های طلاق

خصایصی مانند تندخویی، کم حوصلگی ، شوخ طبع بودن و مواردی از این قبیل قابل تغییر نیستند و فقط با پرداختن به کرامت انسانی و شخصیتی میتوان آنها را تعدیل کرد ، برای مثال شخصی که زود عصبانی میشود و در هفته ممکن است پنج بار عصبانی شود ، نهایتا میتواند این ۵ بار را به ۲ یا ۳ بار کاهش دهد ولی اینکه اصلا عصبی نشود تقریبا غیر ممکن است ، چون این موضوع از خصایص ذاتی ، اخلاقی اوست و تقریبا تغییر کلی آن امکان ناپذیر است .

 

البته با توجه به مسائلی که گفته شد این موضوعات در صورتی که طرف مقابل تحمل وافری داشته باشد قابل حل است ولی اگر تاب و توان طرف مقابل نیز که این هم خصوصیات ذاتی اخلاقی است ، زیاد نباشد همین موضوع باعث تنش های فراوانی در زندگی مشترک میگردد.

از سوی دیگر بین دو نفر که در کنار یکدیگر زندگی میکنند یا کار میکنند حتی بدون در نظر گرفتن نسبت ها ، زن و شوهر ، همکار ، خواهر و برادر یا غیره تنش امری اجتناب ناپذیر است ؛ لیکن پیدا کردن راه حلی مناسب برای برطرف نمودن تنش و سعی در عدم وقوع مجدد آن  میتواند راه گشای بسیاری از تنش های موجود باشد .

تنش بین دو نفر بسیار زیبا و پسندیده نیست ولی شناخت تنهش ها و واکنش های دو نفر نسبت به یکدیگر بسیار مهم است یعنی اگر از هر تنشی شناخت بیشتری نسبت به یکدیگر پیدا کنیم میتوانیم از تنش ها کم کرده و به آرامش بیشتری برسیم . شاید یکی از دلایل اینکه در جامعه این ضرب المثل عنوان میشود که زن و شوهر دعوا کنند و دیگران باور کنند همین مسئله باشد.

پس میتوان این نتیجه را گرفت که اگر اول درست خود را بشناسیم و بعد درست تصمیم بگیریم میتوانیم انتخاب درستی را در ازدواج داشته باشیم تا خدای ناکرده به مسئله ای به نام طلاق برنخوریم . اما ، همانطور که میدانید تا قبل از ازدواج به اشخاص ذکور نام پسر و به اشخاص اناث دختر میگویند ، ولی بعذ از ازدواج به اولی مرد و به دومی زن میگویند .

درست است که مرد سه حرف بیشتر ندارد و زن دو حرف ، ولی این تغییر نام در پسرها و دخترها نیازمند تحولات فکری و اخلاقی بسیاری است . ممکن است دختری در منزل پدر و مادرش چندان کار خاصی انجام ندهد ولی در منزل شوهرش مطمئنا مسئولیت بالایی دارد و همینطور امکان دارد که یک پسر تا زمانی که نام او پسر است مسئولیت چندانی نداشته باشد و مشکلات زندگی را خیلی درک نکرده باشد ولی وقتی که نام او مرد گذاشته میشود باید مصداق این ضرب المثل باشد که مرد در کشاکش درد سنگ زیرین آسیاب باشد .

پدر ها و مادرها برای مهیا کردن یک زندگی مشترک برای فرزندان خود فقط مسئولیت تهیه ی وسایل را ندارند بلکه از نظر فکری میبایست آنان را برای یک زندگی مشترک و اینکه چه مسئولیت هایی خواهند داشت نیز آماده نمایند ولیکن وقتی که در جامعه میخواهیم ببینیم پسر یا دختر از نظر ظاهری چه قیافه ای دارند ، شغل آنها چیست و آیا میتوانند از نظر مالی یم زندگی را بگردانند یا خیر و اینکه از چه خانواده ای هستند که البته تمام اینها هم مهم هستند و میتوان گفت که لازم هستند اما کافی نیستند .

زیرا علاوه بر موارد ذکر شده باید بررسی شود آیا از نظر شخصیتی آمادگی مرد شدن و زن شدن در پسر و دختر وجود دارد یا خیر . حتی به جرات میتوان گفت که این موضوع از مسائل مالی و شغلی مهم تر است. پسرها و دخترها قبل از اینکه حرف ازدواج به آنها زده شود بایستی مسئولیت های بعد از ازدواج را برای آنها بازگو کنیم تا متوجه شوند که مسئولیت خطیری را بر عهده خواهند گرفت و باید در امر ازدواج قدری تامل کرده و پس از آماده شدن از نظر فکری و شخصیتی به فکر ازدواج باشند. پس میتوان نتیجه گرفت تصمیم به ازدواج مهمتر و سخت تر از تصمیم به جدایی و طلاق است.

* برداشت شده از مجموعه مقالات دکتر اسماعیلی ، مدیر عامل موسسه حقوقی حامی دادگستر ساعد *

در صورتی که در مورد این مطلب هرگونه سوالی دارید ، وکلای موسسه حقوقی حامی دادگستر ساعد ، آماده ی پاسخگویی به شما هستند ، لطفا با ما تماس بگیرید.